کد خبر: ۶۲۸۳
۱۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۰

از پای دیگ سیدالشهدا (ع) به حاجاتمان می‌رسیم

بانوان محله الهیه حدود هشت‌سال است که همه کار‌های آشپزی مسجد امام رضا (ع) را به عهده دارند و می‌گویند مزد خود را در این سال‌ها از اهل بیت (ع) گرفته‌اند.

یکی گوشت‌ها را خرد می‌کند، دیگری پیاز و گوجه رنده می‌کند، آن یکی دیگ را روی اجاق گذاشته و آبش را سبک، سنگین می‌کند. صدای حسین (ع) حسین (ع) در آشپزخانه پایین مسجد می‌پیچد. خانم‌ها عمارت‌ساز، حسینی، نیرومند، روحانی، غلامی و لنگری که از ظهر مشغول تدارک غذای عزاداران هستند، بار‌ها و بار‌ها پای دیگ، اشک ریخته و غذای خود را به نام و ذکر حسین (ع) متبرک کرده‌اند.

این بانوان حدود هشت‌سال است که همه کار‌های آشپزی مسجد امام رضا (ع) را به عهده دارند و می‌گویند مزد خود را در این سال‌ها از اهل بیت (ع) گرفته‌اند. به‌جز یک نفر، بقیه بانوان به آرزوی خود که همانا زیارت حرم امام حسین (ع) است، رسیده‌اند و امیدوارند این زیارت نصیب یار دیگرشان هم بشود.

 

بانوان الهیه، پیشگام در فعالیت‌های مسجد

مسجد امام رضا (ع) را می‌توان در زمره معدود مساجدی قرار داد که در آن بیشتر کار‌های آشپزی، نظافت، غبارروبی و حتی شستشوی فرش‌های مسجد به‌عهده خانم‌هاست. در این مسجد، خانم‌ها از ابتدا بر‌اساس علاقه‌شان، بیشتر کار‌ها را به دست گرفتند و آقایان هم شکایتی نداشتند.

آن‌ها در دهه اول محرم از صبح پس‌از رسیدگی به کار‌های خانه، غذایشان را بار می‌گذارند و وقت نماز، راهی مسجد می‌شوند. نماز ظهر و عصر را که در مسجد اقامه کردند، به آشپزخانه مسجد می‌روند و کار‌های لازم برای تهیه شام قریب‌به هزار عزادار را انجام می‌دهند. پس‌از آماده‌کردن غذای مسجد، به خانه‌هایشان بازمی‌گردند و رسیدگی به کار‌های خانه را از سر می‌گیرند.

آن‌ها وقت نماز مغرب و عشا دوباره به مسجد می‌روند و پس‌از اقامه نماز تا پاسی از شب، به سایر کار‌های مربوط به آشپزخانه مسجد اعم از آماده‌سازی غذا، پهن‌کردن سفره و شستشوی ظروف و... می‌پردازند. البته گاهی برخی از عزاداران برای بهره‌مندی از ثواب، در شستن ظروف شریک می‌شوند.

در فاصله زمانی‌ای که عزاداران مشغول عزاداری هستند، پنجره پایین مسجد هم باز است و نوای حسین (ع) حسین (ع) در آشپزخانه می‌پیچد و حال عجیبی به آشپز‌ها می‌دهد. گاه می‌بینی که آن‌ها هم بی‌اختیار برای دقایقی، دست از کار کشیده و با عزاداران همراه شده‌اند، اما پس‌از چند دقیقه، درحالی‌که قلبشان مالامال از اندوه است، دوباره دست به کار می‌شوند تا شام عزاداران به‌موقع آماده شود.

 

آشپز هشت‌ساله

معصومه زند‌عنبران که در‌میان همسایگان به نام فامیل همسرش «عمارت‌ساز» معروف است، هشت‌سالی می‌شود که در دهه اول محرم، صبح‌های جمعه و سایر اوقات سال که نیاز به تهیه غذا باشد، پای دیگ می‌ایستد و سکان‌دار تهیه غذا می‌شود. او که آشپزی را از هشت‌سالگی آموخته، امروز در چهل‌و‌شش‌سالگی تبدیل به سرآشپزی حرفه‌ای شده و با کمک سایر بانوان محله برای صد‌ها و گاه هزاران عزادار حاضر در مسجد غذا می‌پزد.

این گروه، نحوه طبخ انواع غذا از آبگوشت گرفته تا کله‌پاچه، قیمه و حتی شله را می‌داند. البته هم‌زدن پایانی شله به‌دلیل سنگینی کار به‌عهده آقایان مسجدی است، اما کار‌های پیش از آن را خانم‌ها انجام می‌دهند. معصومه از نحوه ورودش به آشپزخانه مسجد این چنین می‌گوید: تازه مسجد را ساخته بودند و هنوز گاز نداشت؛ با‌این‌حال خادم مسجد پای گازی که به کپسول وصل بود آشپزی می‌کرد.

وارد آشپزخانه شدم و گفتم کمک نمی‌خواهید؟ گفت شما آشپزی بلدید؟ گفتم نمی‌دانم حالا بگذارید درست کنم شاید پسندیدید. از همان زمان آشپزی غذا‌های مسجد به عهده من گذاشته شد و خداراشکر کسی در این مدت شکایتی نکرده است. عمارت‌ساز همه این کار‌ها را به عشق سالار شهیدان انجام داده و تا‌به‌حال مزدی دریافت نکرده است.

او می‌گوید: مزد زحماتم را از اهل بیت (ع) گرفته‌ام و خداراشکر هر حاجتی داشته‌ام، پای همین دیگ برآورده شده است. مهم‌ترین آن هم زیارت حرم امام حسین (ع) بود که سال‌۹۰ به حقیقت پیوست.

 

از پای دیگ سیدالشهدا (ع) به همه حاجاتمان می‌رسیم

 

از پای دیگ تا کربلا

بانوان الهیه از هشت‌سال همراهی با خادم مسجد خاطرات زیادی دارند؛ از سختی‌های زمانی‌که در نبود گاز، ظرف‌ها را با آب یخ می‌شستند تا شب‌هایی که به‌دلیل کار زیاد مجبور بودند تا حوالی ۲ بامداد در مسجد بمانند، اما حالا که به آن سال‌ها نگاه می‌کنند، تمام این سختی‌ها در نظرشان شیرین است؛ چرا‌که تمام این کار‌ها را با میل باطنی خود انجام دادند. راضی‌اند و سپاسگزار اهل بیت که حاجاتشان را روا کرده است.

لنگری، یکی از بانوان زحمت‌کش الهیه که سال‌هاست در مسجد فعالیت می‌کند، در تعریف خاطره‌ای می‌گوید: سال‌۹۰ دسته‌جمعی پای دیگ آرزو کردیم که امام حسین (ع) زیارت کربلا را نصیبمان کند. اربعین همان سال خانم‌ها برای رفتن به کربلا ثبت‌نام کردند.

من هم می‌خواستم همراهشان بروم، اما پولم را به کسی که نیاز داشت، قرض داده بودم و او هم در آن زمان نمی‌توانست به من پس دهد. شبی که فردایش خانم‌ها می‌خواستند بروند کربلا با دل شکسته به امام حسین (ع) گفتم «یعنی من را نمی‌خواهی؟»

فردا صبحش یکی از دوستانم که از ماجرای رفتن گروه خانم‌ها به کربلا خبر داشت، با من تماس گرفت و گفت مقداری پول جور کردم که فعلا لازم ندارم. پیش تو باشد و هر زمان، قرضت را گرفتی، به من پس بده. خداراشکر آن سال من هم توانستم همراه سایر خانم‌های مسجد، راهی کربلا شوم. همان سال به‌جز خانم حسینی همه ما به کربلا رفتیم و امیدوارم که آرزوی ایشان هم برآورده شود.

 

شفای دخترم را از حضرت معصومه (س) گرفتم

یکی دیگر از خانم‌ها می‌گوید: دخترم مریض شده بود. دکتر‌ها می‌گفتند سرطان دارد. یک ماه تمام گریه می‌کردم. شب تولد حضرت‌معصومه (س) در‌حالی‌که جواب آزمایش دخترم را گرفته بودم، جرئت نگاه‌کردن نداشتم. جواب آزمایش در کیفم بود که به مسجد آمدم و در آشپزخانه مشغول آشپزی شدم. گریه‌کنان از حضرت معصومه (س) خواستم خودش شفای دخترم را بدهد.

فردای آن روز جواب را نزد دکتر بردم و او درحالی‌که اشک در چشمانش حلقه زد، پرسید حاج‌خانوم چکار کردین؟ گفتم فقط دعا کردم. رفت و جواب را به چهار دکتر دیگر نشان داد و همگی با تعجب گفتند هیچ اثری از سرطان نیست.

 

تنها برای رضای تو گام برمی‌داریم

غلامی، یکی دیگر از فعالان مسجد امام رضا (ع) که ابتدا به‌عنوان کمک‌آشپز خدمت می‌کرد و حالا دوسالی می‌شود که به‌عنوان مسئول فرهنگی مسجد مشغول کار شده است، از جو صمیمی این مسجد برایمان می‌گوید: با‌توجه‌به‌اینکه همه این خانم‌ها تنها برای رضای خدا و خدمت به خلق او و با میل و علاقه شخصی‌شان به مسجد می‌آید، جو خیلی خوبی میانشان حکمفرماست. هرکس هرکاری از دستش برآید، دریغ نمی‌کند. شکر خدا ائمه (ع) هم مزد زحمات خانم‌ها را داده‌اند.

 

* این گزارش پنج شنبه، ۲۹ مهر ۹۵ در شماره ۱۶۴ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44